آشپزی بین المللی
آشپزی را می توان یکی از نیازها و بخشهای اساسی زندگی تمام انسانها در اعصار مختلف دانست، با اطلاعات تاریخی موجود می توان به این موضوع پی برد که چهار مکتب آشپزی بین المللی در جهان با توجه به امپراتوریهای باستانی در جهان وجود داشته است.
آشپزی ایرانی(امپراطوری ایران)، آشپزی چینی(امپراطوری چین)، آشپزی عثمانی و ترکیه ای (امپراطوری عثمانی)، آشپزی رومی یا ایتالیایی(امپراطوری روم) و در واقع بیشتر تمدن های آشپزی تاثیر پذیرفته از این مکاتب آشپزی در جهان هستند.
با تعدد پذیری کشورها تنوع غذایی نیز در جهان بیشتر شد و متدهای بسیار زیادی در آشپزی خلق شد، رفته رفته چهار روش کلی پخت بوجود آمدند که عبارتند از: روش پخت خشک ، روش پخت مرطوب یا آب پز، روش پخت بخارپز، روش پخت با روغن یا سرخ کردن.
این صحیح است که از زمانی که انسان قدیمی اثیر را کشف کرد با روشهای پخت همچون بریان کردن و …آشنا شد اما الی حدودی هر یک از این روشهای پخت متعلق و مرسوم به فرهنگی خاص میباشند، برای نمونه یکی از روشهای پخت خشک کباب کردن روی آتش میباشد که مبدأ آن ایران عزیزمان میباشد که بیشترین تنوع را در سطح کبابها در عالم داراست، شیوه پخت با روغن ،سرخ کردن و ساته کردن بیشتر در ادب چینی مورد استفاده میباشد که در تاوه های گود با اسم ( ووک ) حاضر میشود، درغذاهای چینی میتوان از تمپورا اسم برد که یکی از غذاهای محبوب در چین است، در این طریق یک خمیره از آرد گندم حاضر میشود و مواد پروتئینی و سبزی ها بصورت زنجیره ای در این خمیره زده میشود و بی درنگ در روغن انداخته میشود که ابتدا پف میکند و سپس کاملا احمر میشود و این باعث میشود که این مواد تماس مستقیم با روغن نداشته باشند و سلامت بیشتری داشته باشند، هر چند که خمیره این خوراک نیز بعد از احمر شدن خورده میشود.
یکی از فرهنگهای نسبتاٌ نوظهور در کله پزی دانشمند که توانسته تاثیر بزرگی در سطح تنوع غذاهای جهان داشته باشد و میتوان حدود ششصد سال برای آن دیرینگی قائل شد نزاکت غذایی فرانسه است، این کشور با داشتن سرآشپزانی همجون ماری آنتوان کارم، آگوست اسکوفیر، پل بوکوس و بسیاری از بزرگان دیگر خود را به یکتا از قطبهای کله پزی جهان بدل نموده است.
آگوست اسکوفیربا عشق وعلاقه خود توانست شاهزاده ها و شاهان که خود در کاخهایشان سرآشپز و خدمه داشتند با خلق رستورانها و منوهای غذایی و نوشیدنی متفاوت از کاخهایشان خارج آورده و آنهایی که روزی خارج رفتن از کاخ خود را یک افت شخصیتی میدانستد، اینبار با حضور اسکوفیر و تاسیس هتل ها و رستورانهائی همچون ساووی به یکدیگر فخر میفروختند که شبی در این رستورانها خوراک گرایش نموده اند و این مایه رواج فرهنگ رستورانگردی در دانشمند شد با این خدمات بود که فرنام ( شاه سرآشپزان و سرآشپز شاهان ) به اسکوفیر دیتا شد.
اکنون بزرگترین دانشگاههای کله پزی جهان در فرانسه دایر شده اند که با تعلیم متدهای درست طباخی به دانش غذایی در جهان کمک میکنند، از نام آورترین آنها میتوان از دانشگاه( کردن بلو پاریس ) اسم برد که هم الان حدود چهل و پنج شعبه در سراسر جهان دارد.
فرانسه در تنوع منابع غذایی همچون پنیرها ، زنجیره ها و غذا ها کشوری منحصر بفرد است و در واقع سرآشپزان این کشور برای تصحیح کردن غذاهای با طعم وکیفیت عالی تکیه بر مواد اولیه و بکر بودن آنها دارند.
کشورهایی همچون ایتالیا نیز که ادامه شهریگری غنی رومیان باستان میباشد سهم عمده ای در تنوع غذاهای دانشمند را ایفا نموده است بطوری که به هر کشوری که در هر جای عالم بروید محال است در آن رستوران ایتالیائی با تنوع پیتزاها و پاستاها هستی نداشته باشد، روغن زیتون ارگانو، سیر و ریحان، سس گوجه مارینیرا و دیگر سسهای گوناگون از اثر های آشکار دانش غذایی این کشور هستند.
اکنون با بازگو کردن و معرفی اسم و فرهنگ غذائی این کشورها هدف داشتیم ذکر کنیم چه میزان کیفیت مواد اولیه غذائی اعم از مواد پروتئینی و گوشتها و سبزیجات و مواد لبنی میتوانند در کیفیت تمام شده غذاها و طعم و عطر و طراوت آنها کارایی داشته باشند.
به جرات می تاب بازگو کرد که بدبختانه شوربختانه در کشور عزیزمان ایران با این سطح از منابع و ذخایر، دانش غذائی ما در حال ویرانی و از هم فروپاشی میباشد، استفاده از مواد اولیه بی کیفیت در غذاها بدون بازبینی مناسب و مستمر، تولید روغنهای پالم برگرفته از محصولات تراریخته روز به روز مایه ایجاد مشکلات روز افزون در سلامتی کسان جامعه هستند، غذاها و کبابهای بیکیفیت، سبزیجات ناسالم و… از این قبیل موارد هستند. در صورتی که این کشور با داشتن انسانهای بزرگی همچون ابوعلی سینا در برنامه ریزی غذاهای تندرست و ارگانیک زبانزد دانشمند بوده است، در بیشتر غذاهای ایرانیان همچون خوراکها پروسه پخت از جایی آغاز میشود که پیاز با کمی روغن و زرچوبه تفت دیتا میشود و به کارگیری این طور سبزی ها همچون سیر و پیاز و همینطور زردچوبه که سرشار از آنتی اکسیدان است، زیاد کارایی بسزایی در سلامتی افراد داشته است، اما الان این غذاهای تندرست جای خویش را به صنعت ویرانی شده سوسیس و کالباس داده اند.
اگر نکاه دقیق تری به صنعت سوسیس و کالباس بصورت تندرست و بنیادین در دانشمند داشته باشیم متوجه میشویم این صنعت از آن کشور ایران است، صدها سال قبل همهنگام با ایرانیان باستان که در ان زمان یخچال و وسایل سرمایشی وجود نداشت، در زمانها و فصول مناسب و پرثمر سال همچون اواخر تابستان گوشت گوسفندان پروار را به به اتفاق چربی و استخوانهایشان و نمک و ادویه در تغار میریختند و با آب زیاد کم در حدی میپخنتد که این مواد کاملا پخته و با هم ترکیب میشدند و پس از پخت و خنک شدن آنها را در پوستین و شکمبه خود گوسفند می ریختند و در مکانهای خنک نگهداری می کردند و چربی و غلظت این ترکیب مانع از خراب شدن آن در فصول سرد سنه میشد، اسم این خوراک قرمه است که هم اکنون نیز در بسیاری ازشهرها و روستاها بهرهگیری میشود این شیوه در کشورهای دیگر گسترش پیدا کرد و بعد از ترقی و دگرگونی ها به صنعت چارکوتری تبدیل شد، و اگر نگاهی به کیفیت این مواد مصرفی در ایران داشته باشیم متوجه میشویم در عین اینکه ما خویش مملکت صاحب سخیف در فرآوری این محصولات بوده ایم اما این صنعت در مملکت ما متاسفانه با تولید محصولات ناسالم در حال ضربه زدن به سلامتی آحاد ملت و شیوع بیماریهای زیادی نیز شده است، از دیدگاه بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی این جستار دور نمودن ملت از فرآوری و کشت و مصرف سر راست آنها از محصولات و محصول های دامی خودشان میباشد.